جدول جو
جدول جو

معنی قلعه قاضی - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه قاضی
(قَ عَ)
دهی است از دهستان بلوک شرقی بخش مرکزی شهرستان دزفول، واقع در 21هزارگزی جنوب خاوری دزفول و 10هزارگزی جنوب باختری شوسۀ شوشتر به دزفول. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیری مالاریائی است. سکنۀ آن 300 تن است. آب آن از رود خانه دز و محصول آن غلات، برنج، کنجد و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد و ساکنین از طایفۀ عشایر بختیاری می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ عَ)
دهی است جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر، واقع در 22هزارگزی جنوب خاوری اهر و 3هزارگزی شوسۀ اهر به خیاو. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل مایل به گرمی مالاریایی است. این ده دارای 91 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی فرش و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ خُ مُ رُوْ وَ)
دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان، واقع در 6هزارگزی جنوب خاوری کوزران و یک هزارگزی خاور راه فرعی کوزران به چهارزبر. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 200 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، حبوب، دیم، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. در تابستان اتومبیل میتوان برد. قلعۀ خرابۀ قدیمی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ مَ)
دهی است از دهستان پایین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد، واقع در 42هزارگزی جنوب خاوری تربت جام و 8هزارگزی جنوب شوسۀ نظامی تربت جام به جنت آباد. موقع جغرافیایی آن جلگه گرمسیری است. سکنۀ آن 116 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ اَ)
مزرعه ای است از دهستان زیراستاق بخش مرکزی شهرستان شاهرود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ شَ)
دهی است از دهستان بکش بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون، واقع در 18هزارگزی جنوب فهلیان و شمال رود خانه کنی. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن گرمسیری مالاریایی است. سکنۀ آن 75 تن است. آب آن از رود خانه کنی و محصول آن برنج و شغل اهالی زراعت است. این ده معدن گچ دارد. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ صِ)
ده کوچکی است از دهستان سلگی شهرستان نهاوند، واقع در 19هزارگزی شمال نهاوند. سکنۀ آن 10 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ قُ)
دهی است از دهستان کوهساران بخش مینودشت شهرستان گرگان، واقع در 2100گزی جنوب خاوری مینودشت. موقع جغرافیایی آن کوهستانی وهوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 750 تن است. آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات، لبنیات، ابریشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و چادرشب است. دبستان و زیارتگاهی دارد. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ سِ)
قلعه ای است از توابع طلیطله در اندلس. (معجم البلدان ج 7 ص 11)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
قلعه ای است نزدیکی اومه از بلاد سودان. (ریحانه الادب ج 3 ص 256)
لغت نامه دهخدا
(لُ مَ / مِ یِ)
بزماورد. زماورد. نواله. نرگس خوان. نرجس المائده. میسر. مهنّا. نواله. نرگسه خوان. لقمۀ خلیفه. و رجوع به لقمۀ خلیفه و بزماورد شود
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ فَ)
دهی است از دهستان کرزان رود شهرستان تویسرکان، واقع در 2هزارگزی جنوب باختری تویسرکان و یک هزارگزی جنوب راه شوسۀ تویسرکان به کرمانشاهان. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 637 تن است. آب آن از رود خانه سرابی و محصول آن غلات، دیم، توتون، انگور، گردو، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان شمیل، بخش مرکزی شهرستان بندرعباس، واقع در 50هزارگزی شمال خاوری بندرعباس سر راه مالرو کشکوه به بندرعباس. این دره در جلگه واقع و گرمسیر است. سکنۀ آن 1567 تن است. آب آن از رودخانه و محصول آن خرما، مرکبات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو و پاسگاه ژاندارمری و تلفن و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
محافظت قلعه کوتوالی حکومت قلعه: سمک عیار ناک را گفت: چه گویی ک قلعه داری توانی کردن ک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لقمه قاضی
تصویر لقمه قاضی
نواله کادیک نواله شیرین گونه ای شیرینی در رده زولبیا و بامیه
فرهنگ لغت هوشیار